مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20793 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:10

در آية 118 سورة توبه، منظور از سه فردي كه تخلّف ورزيدند، چه كساني بوده، ماجراي آنها چيست؟

1. در اين آيه شريفه، به دنبال آيات پيش كه سخن از پذيرش توبة معذوران از شركت در جنگ تبوك بود، آمده است: وَ عَلَي الثَّلَـَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّيََّ إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الاْ ?َرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَ ظَنُّوَّاْ أَن لآمَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلآ َّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوَّاْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ;(توبه،118) و ]هم چنين[ آن سه نفر كه ]از شركت در جنگ تبوك[ بازماندند، ]و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند[ تا آن اندازه كه زمين با همة وسعتش بر آنها تنگ شد، ]حتّي[ در وجود خويش، جايي براي خود نمييافتند; ]در آن هنگام[ دانستند پناهگاهي از خدا جز به سوي او نيست; سپس خداوند رحمتش را شامل حال آنها نمود، ]و به آنان توفيق داد[ تا توبه كنند; خداوند بسيار توبهپذير و مهربان است.

2. همان گونه كه دركتب تفسير آمده، منظور از سه نفر ياد شده در آيه شريفه، كعب بن مالك، مرارة بن ربيع و هلال ابن اميه بودند.( تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 8، ص 169، دارالكتب الاسلامية / الكشاف، الزمخشري، ج 2، ص 318، دارالكتاب العربي. )

3. اين اشخاص، كساني بودند كه به دليل سستي و تنبلي، از شركت در جنگ تبوك و حركت به همراه پيامبر6 سرباز زدند. پس از بازگشت پيامبر از جنگ، آنان به منظور عذرخواهي خدمت پيامبر رسيدند، اما پيامبر6 با آنها سخن نگفت و به مسلمانان نيز دستور داد كه هيچكس حق ندارد با آنها سخن گويد.

4. با چنين برخوردي از سوي پيامبر6، آنها را در محاصرة سخت اجتماعي قرار داد، تا آن جا كه فرزندان و همسرانشان نزد پيامبر آمده تقاضا كردند كه از آنها جدا شوند، ولي پيامبر6 اجازة چنين كاري را نداد، اما دستور داد كه به آنها نزديك نشوند.

اين برخورد مردم با آنها; سبب شد تا فضاي مدينه با همة وسعتش آن چنان بر آنان تنگ شود كه مجبور شدند براي نجات از اين خواري و رسوايي بزرگ، شهر را ترك كرده به قلّههاي اطراف آن پناه برند. سختي وضعيت براي آنها، تا اندازهاي محسوس بود كه يقين پيدا كردند براي رهايي از خشم خدا، پناهي جز بازگشت به سوي او ندارند: وَ ظَنُّوَّاْ أَن لآ مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلآ َّ إِلَيْه

5. سرانجام، پس از پنجاه روز به سر بردن با چنين وضعيتي، و توبه و تضرّع به پيشگاه خداوند، توبة آنان پذيرفته شده، آية فوق در اينباره نازل شد.

6. درس بزرگي كه اين آيه شريفه به دست ميدهد، مجازات مجرمان و فاسدان، از راه محاصرة اجتماعي و گسستن رابطهها و پيوندها با آنان است; همان گونه كه دربارة اين سه نفر، چنين امري سبب شد تا جان آنان از فشار اين محاصرة اجتماعي به لب رسيده، از همه جا قطع اميد كنند. اين كار، در واقع يك نوع اعتصاب و مبارزة منفي، جامعه در برابر افراد فاسد است; از اين رو، اگر مسلمانان به جاي روح مجادله و سازشكاري ـ كه بدبختانه امروز در بسياري از جوامع اسلامي به صورت يك بيماري تقريباً همهگير درآمده است در برابر متخلّفان از وظايف حسّاس اجتماعي، به چنين مبارزهاي دست بزنند، به يقين در هر عصر و زماني، پيروزي با آنها خواهد بود و به راحتي ميتوانند جامعة خود را پاكسازي كنند.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.